نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - علیرضا مولائی
خواهر شهید علیرضا مولائی روایت می‌کند: وقتی که از جبهه برمی‌گشت با همین پاها می‌آمد دیدن من. آرام خوابیده بود و حرفی نمی زد. کم مانده بود از شدت غصه قلبم بایستد. چندبار صدا زدم«علی جان...! »اما جوابی نشنیدم.
کد خبر: ۴۶۳۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۷

خواهر شهید علیرضا مولائی از برادر خود تعریف می‌کند: همیشه می‌گفت ما زودتر از شما به کربلا می رویم. آنجا منتظر می مانیم تا شما بیایید. این حرفش یادم مانده بود.
کد خبر: ۴۵۸۱۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۵